سلامت روان

مشاوره روان پزشكي

احساس امنيت چه تأثيري بر سلامت روان تان دارد؟

۲۲ بازديد

براي شناخت مفهوم امنيت، مي توان به ريشه ي لغوي آن يعني « امن » توجه كرد.احساس بي خطر بودن، در امان بودن و پناه داشتن، به معناي احساس برخروداري از امنيت است.
كسي كه امنيت دارد، در واقع قلبي مطمئن و آرام دارد و به نوعي احساس آرامش و اطمينان مي كند.همچنين فردي كه آرام است، ميان انرژي هاي دروني اش يك تعادل و ثبات برقرار است.
منظور از تعادل نيرو هاي دروني اين است كه فرد انگيزه، اميد، توانايي ها و تلاش هاي خود را در مسير هاي رشد و اهدافش به كار مي گيرد؛ بدون اينكه در آن ها افراط يا تفريط داشته باشد.
همچنين، چنين شخصي به جاي فرار از سختي ها و مشكلات، با آن ها رو به رو گشته و آن ها را حل و فصل مي نمايد.
افرادي كه با احساس امنيت زندگي مي كنند، هم خود در آرامش به سر مي برند و هم به ديگران اين احساس خوب را انتقال مي دهند.
با ادامه ي مطلب همراه باشيد تا شما را با روش هاي رهايي از بيقراري و كسب امنيت آشنا كنيم.
وابستگي زن به خانوادهوابستگي زن به خانواده بعد از ازدواج0 ديدگاه/مارس 19, 2022ادامه مطلبآثار امنيت بر زندگي شما چيست؟ امنيت و آرامش، عامل موفقيت در كارهابرخورداري از حس امنيت قلب را نيرومند مي كند و باعث مي شود تا از نيروي اراده و عقلي متمركز و زيادي برخوردار باشيد.
 حفظ كرامت انسانيفردي كه احساس آرامش و امنيت دارد، استقلال فكري خود را حفظ مي كند و در تصميم گيري ها، دچار اضطراب و ترس نمي شود و عزت نفس بالايي خواهد داشت.


 حفظ آرامش روحي و سلامت جسمي خود در برابر خطراتفرد ايمن، براي سلامت جسمي و روحي خود و خانواده اش تلاش مي كند و هر جا كه باشد، ايمني و آسايش را برقرار مي كند.
 افزايش سطح آگاهي و دانش فردوقتي قلب و روان تان در احساس امنيت و آرامش به سر ببرد، ذهنش هشيار است و بر زندگي اش تمركز دارد.در نتيجه، فرد با حوصله و انگيزه كافي، براي كسب آگاهي از محيطش كنجكاو مي شود و سعي مي كند آگاهي و علمش را بالا ببرد.
 نظم در اموردر صورتي كه احساس امنيت و آرامش را تجربه كنيد، ذهني متمركز بر برنامه ها و امور زندگي تان داريد و با نظم و برنامه پيش خواهيد رفت.

منبع:مركز مشاوره و روانشناسي مشاورانه-احساس امنيت چه تأثيري بر سلامت روان تان دارد؟

روانشناسي و سلامت روان

۳۱ بازديد

هر چند كه سيگموند فرويد يكي از چهره هاي برجسته در حوزه روان شناسي مي باشد، ولي رشته روان شناسي نسبت به آن دوره زماني پيشرفت قابل توجهي داشته است.
روز به روز رابطه روان شناسي با حوزه هاي علمي مختلف (شامل زيست شناسي، عصب شناسي، جامعه شناسي، انسان شناسي و علم اقتصاد) بيشتر مي شود.
در ضمن محدوديت هاي مربوط به حوزه هاي فرعي روان شناسي كه در گذشته وجود داشته است، در حال حاضر به خودي خود از بين رفته است؛
امروزه اين امكان وجود دارد كه تيم هاي ميان رشته اي كه داراي سطوح تحليل چندگانه (شامل سطوح اجتماعي، شناختي يا بيولوژيكي) هستند، به منظور رفع يك مشكل مشترك با هم همكاري كنند.
روان شناسي بيولوژيكيروان شناسي بيولوژيكي عبارت از مطالعه روان شناسي مي باشد كه بر مبناي رفتار است.
روان شناسي بيولوژيكي بيشتر مبتني بر روابط مابين فرآيند هاي روان شناختي و اتفاقات روان شناختي مربوطه مي باشد (به بيان ديگر مبتني بر پديده ذهني بدني مي باشد).
اين حوزه بيشتر بر روي عملكرد ذهن و سيستم عصبي در فعاليت هايي (همانند تفكر، ياد گرفتن، احساس كردن، درك كردن و مشاهده كردن) متمركز است كه به عنوان مشخصه انسان و حيوان در نظر گرفته مي شوند.
روان شناسي رشدروان شناسي رشد يك شاخه اي از روان شناسي مي باشد كه با تغييرات موجود در عملكرد شناختي، انگيزشي، رواني – فيزيولوژيكي و اجتماعي مرتبط است كه در طول گستره زندگي انساني صورت مي گيرد.


در طول قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم روان شناسي رشدي بيشتر مربوط به روان شناسي كودك بود. با اين وجود، در دهه ۱۹۵۰ اين حوزه از روان شناسي بيشتر به مطالعه روابط مابين متغيرهاي شخصي و رشد كودك متمركز شد؛
همچنين نظريه هاي رفتاري بي اف اسكينر (B.F. Skinner) و نظريه هاي شناختي جين پيگت (Jean Piaget) بر روي رشد و پيشرفت كودك تا دوره نوجواني متمركز بودند.
روان شناسي رشدي عبارت از مطالعه علمي در مورد نحوه و دليل تغيير ماهيت و وجود انساني در طول دوره هاي مختلف زندگي مي باشد. اين حوزه از روان شناسي در گذشته بر روي نوزادان و كودكان متمركز بود؛
با گسترش يافتن روان شناسي رشد، اين حوزه دوره هاي نوجواني، رشد بزرگسالي، كهنسالي و كل طول زندگي را هم شامل شده است.
اين حوزه تغييرات صورت گرفته در سه حوزه مهم را بررسي مي كند كه عبارتند از: رشد فيزيكي، رشد شناختي و رشد عواطف اجتماعي.

منبع:مشاور كو:مركز مشاوره روانشناسي و مشاوره آنلاين-روانشناسي و سلامت روان